ارگ
اُرگ (گرفته شده از كلمه يوناني όργανον ارگانون به معني ابزار، عضو يا وسيله) از سازهاي بادي است كه نتهاي آن بر روي صفحهكليد اجرا ميشود. اين ساز از قديميترين سازها در فرهنگ اروپائي است و در اجراي موسيقي مذهبي و كليسائي از ديرباز بكار ميرفتهاست. در منابع عربي و فارسي قديم به اين ساز ارغنون ميگفتند.
ارگ امروزي دو نوع اصلي دارد: ارگ بادي و ارگ برقي (الكترونيك). ارگ بادي از يك رديف لوله با اندازههاي مختلف تشكيل شدهاست كه صدا از نوسان هوا در اين لولههاي صوتي توليد ميشود. در ارگ برقي مدارهاي الكترونيك نوسان ميسازند و بلندگويي صدا را بگوش ميرساند.
برخلاف هارپسيكورد و پيانو كه با فشار يا نگه داشتن كليد يا پدال كمكم صذا قطع ميشود، نتهاي ارگ بادي تا زماني كه يك شستي و يا يك پدال را فشار ميدهيم ادامه مييابد و هوا نيز از درون لوله مربوط به آن شستي عبور ميكند.
ارگ معمولاً پنج رديف شستي يا كليد و جايگاهي براي پدالهاي متعدد دارد. گاهي نوازنده ارگ اين پدالها را با پاهاي خود و با استادي هرچه تمام تر مينوازد. برخلاف پيانو، شدت فشردن شستيها تغييري در شدت صداي توليد شده ايجاد نميكند، اما نوازنده ارگ به وسيله اهرمهاي قطع و وصل كه خود آنها را تنظيم ميكند و همچنين ابزاري كه آن را كليدهاي قطع صدا مينامند، با قطع و وصل جريان هوا درجه صدا را تغيير ميدهد. ساير حالتها هنگامي تأثير ميگذارند كه نوازنده به صفحه كليد ديگري رجوع كند و يا پدالها را به كار گيرد. بسياري از ارگها داراي پدال هارمونيوم نيز هستند كه به آنها فرصت ميدهد تا سطح صدا را به تدريج كم يا زياد كنند.
پيكر اين ساز بسيار بزرگ و صداي آن بسيار حجيم و پر طنين است رنگهاي درخشان ارگهاي بادي كه در مراسم مذهبي كليساها اجرا ميشود، فضاي زيبايي به اين مراسم ميبخشد. آهنگسازان بزرگي براي اين ساز آهنگسازي كردهاند كه مشهورترين آنها باخ ميباشد.
جيمي اسميت با نواختن ارگ برقي هموند در دهه ۱۹۵۰ اين ساز را وارد دنياي موسيقي جاز كرد.
كمي پيش از پيدايش مسيحيت فرهنگ يونانيمآب تحولي در سازوكار سازهاي بادي كه تا آن هنگام بسيار ساده بود، به وجود آورد. نگه داشتن فشار هوا هميشه يكي از سختيهاي بزرگ در نواختن آئولوس بود و تنها راه حل شناخته شده آن از سده ششم به بعد، بهره بردن از نگهدارنده چرمي بود كه تا دور دهان نوازنده بسته ميشد. يك سفالينهٔ اسكندريهاي از سده يكم پيش از ميلاد در دست است كه گروهي تك نفره را نشان ميدهد: نوازنده نيهاي بزرگي را در دست چپ نگه داشتهاست و با بازوي چپ خود كيسهاي را فشار ميدهد كه يك ني از آن بيرون زدهاست. او اين ني را با دست راست نگه داشته است؛ در اينجا بي ترديد با يك ني انبان كاملاً پيشرفته روبرو هستيم. هيچ سازي بيش از اين به عنوان منشا ني انبان كه بعدها به يكي از پيشرفتهترين و رايجترين سازهاي محلي مبدل شد، شهرت نيافتهاست. با اين حال اين ساز همواره يك ساز محلي باقي ماند و در دوران روميان جايش در ميخانه بود نه در قصر؛ اين ساز هرگز در حيطه موسيقي علمي پذيرفته نشد البته اصول نخستين آن به طرز درخشاني توسط دانشمندان اسكندريه تعميم يافت تا سازي پديد آيد كه در سده چهارم ميلادي «ارگانوم» نام گرفت كه به معناي ساز درخشان است. با اين همه خاستگاه ارگ به اندازه ني انبان نامشخص است.
از دوران حكومت اسكندر سوروس بود كه گوشههاي از كهنترين ارگ به جاي مانده، در آكونيكوم نزديك بوداپست يافته شد؛ ارگي خانگي و بسيار كوچك با چهار رديف سيزده تايي از نيهاي فلوتي كه سه رديفشان بسته و يكي باز بوده و در نتيجه سيزده قطعه مكانيكي به همراه كليد دارد، كه هر رديف براي نواختن هارمونيومي جداگانهاست. بزرگترين ني آن بيش از ۳۳ سانتيمتر طول ندارد.